آیه 33 سوره جاثیة
<<32 | آیه 33 سوره جاثیة | 34>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و در آن هنگام بر آنان نتیجه اعمال بدشان پدید آید و عذابی که به آن تمسخر میکردند به آنها احاطه کند.
در آن روز همه اعمال بدی که مرتکب شده اند، برای آنان آشکار می شود و عذابی که همواره آن را مسخره می کردند، آنان را احاطه می کند.
و [حقيقت] بديهايى كه كردهاند، بر آنان پديدار مىشود و آنچه را كه بدان ريشخند مىكردند، آنان را فرو مىگيرد.
اعمال زشتشان در برابرشان آشكار شد و آن چيزى كه مسخرهاش مىكردند گرد بر گردشان را بگرفت.
و بدیهای اعمالشان برای آنان آشکار میشود، و سرانجام آنچه را استهزا میکردند آنها را فرامیگیرد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- حاق: حيق: احاطه و فرا گرفتن. گويى: معناى ثبات و لزوم در آن ملحوظ است در اقرب الموارد گويد: «حاق بهم الامر: لزمهم و وجب عليهم».
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ «32»
و هرگاه گفته شد كه وعده الهى حقّ است و در قيامتى كه (در پيش است) شكى نيست، گفتيد: ما نمىدانيم قيامت چيست، ما آن را جز گمانى نمىپنداريم و ما به سراغ باور كردن آن نيستيم.
وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «33»
و بدىهاى اعمالشان برايشان روشن شد و آنچه را به مسخره مىگرفتند، فراگيرشان شد.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 541
وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «34»
و به آنان گفته شود: امروز ما شما را به فراموشى مىسپاريم، همان گونه كه شما ديدار امروزتان را به فراموشى سپرديد، جايگاه شما آتش است و براى شما هيچ ياورى نيست.
نکته ها
نشانهى كافر، تشكيك و نشانهى مؤمن، سؤال، پيگيرى و به يقين رسيدن است.
گاهى يك خلاف كوچك، زيانهاى بسيارى دارد. مثلًا شخصى با خاموش كردن چراغ يك سالن، در ظاهر يك عمل خلاف انجام مىدهد، ولى اين عمل، سيّئاتى را به دنبال دارد، افرادى در اثر تاريكى دچار ترس و وحشت مىشوند، افرادى كفش و لباس خويش را گم مىكنند، گروهى ديگران را پايمال مىكنند، افرادى به ستونها مىخورند. چه بسا در تاريكى سرقتها و منكرات ديگرى انجام گيرد، تمام اين امور، آثار و عوارضِ سوء يك عمل است، لذا در قيامت به حساب همه عوارض گناه رسيدگى مىشود.
مراد از فراموش كردن خداوند آن است كه در قيامت با افراد غافل از قيامت، همچون افراد فراموش شده برخورد مىشود و خداوند آنان را به حال خود وامىگذارد وگرنه خداوند هرگز هيچ كس و هيچ چيز را فراموش نمىكند. «وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا» «1»
پیام ها
1- قيامت، روزِ بُروز و ظهورِ امور پنهان است. «وَ بَدا لَهُمْ»
2- در قيامت علاوه بر اعمال، عوارض و آثار و مفاسدى كه بر اعمال بار است دامنگير انسان مىشود. «سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا»
3- كيفر الهى، متناسب با رفتار آدمى است. همان چيزى كه مسخره مىكردند
«1». مريم، 64.
جلد 8 - صفحه 542
دامنشان را مىگيرد. «حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»
4- استهزا، شيوهى مستكبران است. فَاسْتَكْبَرْتُمْ ... كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ
5- هر كس معاد را فراموش كند، در قيامت فراموش مىشود. «نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ»
6- ايمان به معاد كافى نيست، ياد معاد لازم است. «نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33)
وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا: و ظاهر شود مر ايشان را بديهاى آنچه كرده باشند در دنيا، يعنى در آخرت به قبح عمل خود معرفت پيدا كنند و عاقبت وخيم آن را دريابند، وَ حاقَ بِهِمْ: و فرا گيرد ايشان را، ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ: جزاى آنچه را كه بودند استهزا مىكردند به آن از عقوبات قيامت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَ فَلَمْ تَكُنْ آياتِي تُتْلى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَ كُنْتُمْ قَوْماً مُجْرِمِينَ (31) وَ إِذا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ السَّاعَةُ لا رَيْبَ فِيها قُلْتُمْ ما نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلاَّ ظَنًّا وَ ما نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ (32) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (33) وَ قِيلَ الْيَوْمَ نَنْساكُمْ كَما نَسِيتُمْ لِقاءَ يَوْمِكُمْ هذا وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ (34) ذلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آياتِ اللَّهِ هُزُواً وَ غَرَّتْكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ لا يُخْرَجُونَ مِنْها وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (35)
فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّماواتِ وَ رَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعالَمِينَ (36) وَ لَهُ الْكِبْرِياءُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (37)
ترجمه
و اما آنانكه كافر شدند خدا بآنها گويد آيا پس نبود آيتهاى من كه خوانده ميشد بر شما پس سركشى و تكبّر كرديد و بوديد گروهى گناهكاران
و چون گفته شد همانا وعده خدا حق است و قيامت نيست شكى در آن گفتيد نميدانيم چيست قيامت گمان نميكنيم مگر گمان ضعيفى و نيستيم ما يقين دارندگان
و ظاهر شد براى آنها بديهاى آنچه كردند و احاطه نمود بآنها جزاى آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند
و گفته شود كه امروز واگذاريم شما را همچنانكه واگذارديد
جلد 4 صفحه 643
ملاقات امروزتان را و جاى شما آتش است و نباشد برايتان يارى كنندگانى
اين براى آنست كه شما گرفتيد آيتهاى خدا را باستهزاء و فريب داد شما را زيور زندگانى دنيا پس امروز بيرون آورده نميشوند از آن و نه بآنها دستور رسد كه عذرخواهى نمايند
پس مر خدا را است ستايش پروردگار آسمانها و پروردگار زمين پروردگار جهانيان
و براى او است بزرگى و بزرگوارى در آسمانها و زمين و او است ارجمند درستكردار.
تفسير
بيان حال كفّار مسبوق بذكر است در قيامت كه بعد از اتمام حجّت از خدا و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بر آنها بتلاوت آيات قرآن و ظهور اعجاز آن براى آنان باز اصرار بر كفر و معصيت داشتند در دنيا و صريحا اظهار شك و ترديد در معاد مينمودند و آنروز قبح اعمال آنها برايشان آشكار ميگردد بلكه بصور قبيحه مجسّم ميشود و جزاى كردارشان كه استهزاء بآيات الهيّه بود بر آنها احاطه مينمايد و آن عذابهاى گوناگون جهنّم است و از طرف خداوند بآنها گفته ميشود امروز ما شما را بحال شخص فراموش شده واگذار در جهنّم مينمائيم چنانچه شما هم در دنيا امروز را بحال فراموشى واگذار نموديد و تهيّه و تداركى براى آن نديديد و اعتنائى بآن نداشتيد جايگاه ابدى شما آتش جهنّم است و هيچ ناصر و معينى نداريد كه بتواند با شما مختصر كمكى كند چون شما در دنيا به پيغمبر و ائمه اطهار استهزاء مينموديد و زيور و زينت زندگانى دو روزه دنيا شما را فريب داده بود و كاملا سرگرم بجمال بىمثال او شده بوديد و ابدا بياد آخرت نبوديد پس آنان امروز بايد بدانند كه ديگر از آتش بيرون نمىآيند و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزند و بسازند و ديگر جاى توبه و انابه و عذرخواهى براى آنها باقى نمانده لذا در اين باب بآنها پيشنهادى نميشود و بهيچ وجه پوزش آنها پذيرفته نخواهد شد پس بايد دانست كه ستايش و پرستش لايق و سزاوار خداوندى است كه خالق و مربّى و نگهدار عالم و عالميان و منعم حقيقى ايشان است نه غير او و بزرگى و بزرگوارى و فرمانروائى زيبنده و در خور او است نه جز او چون آثار قدرت و عظمت او در تمام عالم ظاهر و هويدا است و كسى را نميرسد كه در برابر بزرگى و عظمت او تكبّر و بزرگ منشى نمايد و اگر بنمايد در جهنّم جايگير خواهد شد چنانچه در حديث قدسى بآن اشاره
جلد 4 صفحه 644
شده است و خداوند عزيز است كه هيچ كس هيچ وقت بر او غالب نشود و حكيم است كه جز بر وفق حكمت و مصلحت حكم نكند پس حمد و ثناى او واجب و تكبير و تعظيم او لازم و اطاعت و عبادت او فرض و حتم است و در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره جاثيه را قرائت نمايد ثوابش آنستكه هرگز آتش جهنّم را نمىبيند و زفير و شهيق آنرا نميشنود و با محمّد صلّى اللّه عليه و آله محشور خواهد بود فالحمد و الشكر للّه ربّ العالمين.
جلد 4 صفحه 645
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ بَدا لَهُم سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا وَ حاقَ بِهِم ما كانُوا بِهِ يَستَهزِؤُنَ (33)
و ظاهر شد براي آنها سيئاتي که آنچه عمل ميكردند و احاطه كرد بآنها آنچه که بودند باو استهزاء ميكردند.
وَ بَدا لَهُم سَيِّئاتُ ما عَمِلُوا تمام اعمال آنها در قيامت ظاهر ميشود و مشاهده ميكنند و در دفتر الهي ثبت شده چنانچه ميفرمايد: وَ وُضِعَ الكِتابُ فَتَرَي المُجرِمِينَ مُشفِقِينَ مِمّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظلِمُ رَبُّكَ أَحَداً كهف، آيه 47.
وَ حاقَ بِهِم ما كانُوا بِهِ يَستَهزِؤُنَ که قيامتي و عذابي و جهنمي نيست و استهزاء ميكردند بآنها احاطه كرده که ميفرمايد: إِنّا أَعتَدنا لِلظّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِم سُرادِقُها وَ إِن يَستَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالمُهلِ يَشوِي الوُجُوهَ بِئسَ الشَّرابُ وَ ساءَت مُرتَفَقاً كهف آيه 28.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 33)- این آیه از مجازات و کیفر آنها سخن میگوید، کیفری که شباهت با مجازاتهای قراردادی دنیای ما ندارد، میفرماید: «در آنجا سیّئات اعمالشان برای آنها آشکار میشود» (وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا).
زشتیها و بدیها تجسّم مییابند، جان میگیرند، و در برابر آنها آشکار میشوند، و همدم و همنشین آنها هستند و دائما آزارشان میدهند! «و سر انجام آنچه را استهزا میکردند آنها را فرا میگیرد» (وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص120
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم